دنیای بی رحم

به وبلاگ من خوش آمدید نظر یادتون نره

:: بِـ ـهتَرینـ هـ ـا بَرایـِ هَـ مـ
:: دنیای عکس و مطالب خواندنی
:: ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان donyaye marmooz و آدرس donyayemarmooz.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 98
بازدید ماه : 98
بازدید کل : 1602
تعداد مطالب : 64
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1





گفت کسی دوستم ندارد …!

گفت : کسی دوستم ندارد . میدانی چقدر سخت است .

این که کسی دوستت نداشته باشد ؟

تو برای دوست داشتن بود که جهان را ساختی

حتی تو هم بدون دوست داشتن …….!

خدا هیچ نگفت .

گفت به پاهایم نگاه کن ! ببین چقدر چندش آور است .

چشم ها را آزار میدهم .

دنیا را کثیف میکنم .

آدم هایت از من میترسند .

مرا میکشند برای این که زشتم .

زشتی جرم من است .

خدا هیچ نگفت .

گفت : این دنیا فقط مال قشنگ هاست .

مال گل ها و پروانه ها ، مال قاصدک ها ، مال من نیست .

خدا گفت : چرا مال تو هم هست .

دوست داشتن یک گل ، دوست داشتن یک پروانه یا قاصدک

کار چندان سختی نیست .

اما دوست داشتن یک سوسک ، دوست داشتن تو کاری دشوار است .

دوست داشتن کاری است آموختنی ، و همه رنج آموختن را نمی برند .

ببخش کسی را که تو را دوست ندارد .

زیرا که هنوز مومن نیست .

زیرا که هنوز دوست داشتن را نیاموخته .

او ابتدای راه است .

مومن دوست دارد . همه را دوست دارد . زیرا همه از من است .

و من زیبایم . چشم های مومن جز زیبا نمیبینند . زشتی در چشم هاست .

در این دایره هر چه که هست نیکوست .

آن که بین آفریده های من خط کشید ، شیطان بود .

شیطان مسئول فاصله هاست .

حالا قشنگ کوچکم نزدیک تر بیا و غمگین نباش .

قشنگ کوچک حرفی نزد و دیگر هیچ گاه نیندیشید که نازیباست .



:: موضوعات مرتبط: داستان، ،
نوشته شده توسط امیر در شنبه 11 شهريور 1391

وصیت نامه کوروش

       ای پروردگار بزرگ ، خداوند نیاکان من ، ای آفتاب و ای خدایان این قربانیها را از من بپذیرید و سپاس و نیایش مرا نیز در ازای عنایاتی که نسبت به من فرموده و در همه زندگانیم به وسیله علایم آسمانی ، نوای پرندگان و ندای انسان ارشادم کرده اید که چه باید بکنم و از چه کارها احتراز نمایم .به خصوص قدر شناسی بی حد و قیاس دارم که هیچ گاه مرا از یاری و حمایت خود محروم نداشته اید و هرگز حتی در حین نهایت کامیابی باز مقهور غرور نشده ام . اکنون از درگاه متعال شما در خواست دارم زندگی فرزندانم ، زن ، دوستانم و وطنم را قرین نیکی و سعادت بدارید و مرگ مرا هم مانند زندگانیم توام با عزت و افتخار .

 


 



:: موضوعات مرتبط: داستان، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.
نوشته شده توسط امیر در پنج شنبه 6 بهمن 1390

ذوالقرنین


درباره شخصیت ذوالقرنین که در کتابهای آسمانی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد و این که به واقع ذوالقرنین چه کسی است به طور قطعی مشخص نشده‌است.

کوروش سردودمان هخامنشی، داریوش بزرگ، خشایارشا، اسکندر مقدونی گزینه‌هایی هستند که جهت پیدا شدن ذوالقرنین واقعی درباره آنها بررسی‌هایی انجام شده، اما با توجه به اسناد و مدارک تاریخی و تطبیق آن با آیه‌های قرآن، تورات، و انجیل تنها کوروش بزرگ است که موجه‌ترین دلایل را برای احراز این لقب دارا می‌باشد. شماری از فقهای معاصر شیعه نیز کوروش را ذوالقرنین می‌دانند. آیت الله طباطبایی، آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله صانعی از معتقدان این نظر هستند.



:: موضوعات مرتبط: داستان، ،
نوشته شده توسط امیر در پنج شنبه 6 بهمن 1390

وصيت نامه

وصيت نامه


فرزندان من، دوستان من! من اكنون به پايان زندگی نزديك گشته‌ام. من آن را با نشانه‌های آشكار دريافته‌ام. وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپنداريد و كام من اين است كه اين احساس در کردار و رفتار شما نمايانگر باشد، زيرا من به هنگام كودكی، جوانی و پيری بخت‌يار بوده‌ام. هميشه نيروی من افزون گشته است، آن چنان كه هم امروز نيز احساس نمی‌كنم كه از هنگام جوانی ناتوان‌ترم. من دوستان را به خاطر نيكويی‌های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمان‌بردار خويش ديده‌ام. زادگاه من بخش كوچكی از آسيا بود. من آنرا اكنون سربلند و بلندپايه باز می‌گذارم. اما از آنجا كه از شكست در هراس بودم ، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم. حتی در پيروزی های بزرگ خود ، پا از اعتدال بيرون ننهادم. در اين هنگام كه به سرای ديگر می‌گذرم، شما و ميهنم را خوشبخت می‌بينم و از اين رو می‌خواهم كه آيندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چيزی است شبيه به خواب . در مرگ است كه روح انسان به ابديت می پيوندد و چون از قيد و علايق آزاد می گردد به آتيه تسلط پيدا می كند و هميشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنين بود كه من انديشيدم به آنچه كه گفتم عمل كنيد و بدانيد كه من هميشه ناظر شما خواهم بود ، اما اگر اين چنين نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسيد كه در بقای او هيچ ترديدی نيست و پيوسته شاهد و ناظر اعمال ماست. بايد آشكارا جانشين خود را اعلام كنم تا پس از من پريشانی و نابسامانی روی ندهد. من شما هر دو فرزندانم را يكسان دوست می‌دارم ولی فرزند بزرگترم كه آزموده‌تر است كشور را سامان خواهد داد. فرزندانم! من شما را از كودكی چنان پرورده‌ام كه پيران را آزرم داريد و كوشش كنيد تا جوان‌تران از شما آزرم بدارند. تو کمبوجیه، مپندار كه عصای زرين پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان يک رنگ برای پادشاه عصای مطمئن‌تری هستند. همواره حامی كيش يزدان پرستی باش، اما هيچ قومی را مجبور نكن كه از كيش تو پيروی نمايد و پيوسته و هميشه به خاطر داشته باش كه هر كسی بايد آزاد باشد تا از هر كيشی كه ميل دارد پيروی كند . هر كس بايد برای خويشتن دوستان يك دل فراهم آورد و اين دوستان را جز به نيكوكاری به دست نتوان آورد. از كژی و ناروايی بترسيد .اگر اعمال شما پاك و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد يافت ، ولی اگر ظلم و ستم روا داريد و در اجرای عدالت تسامح ورزيد ، ديری نمی انجامد كه ارزش شما در نظر ديگران از بين خواهد رفت و خوار و ذليل و زبون خواهيد شد . من عمر خود را در ياری به مردم سپری كردم . نيكی به ديگران در من خوشدلی و آسايش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برايم لذت بخش تر بود. به نام خدا و نياکان درگذشته‌ی ما، ای فرزندان اگر می خواهيد مرا شاد كنيد نسبت به يكديگر آزرم بداريد. پيكر بی‌جان مرا هنگامی كه ديگر در اين گيتی نيستم در ميان سيم و زر مگذاريد و هر چه زودتر آن را به خاك باز دهيد. چه بهتر از اين كه انسان به خاك كه اين‌همه چيزهای نغز و زيبا می‌پرورد آميخته گردد. من همواره مردم را دوست داشته‌ام و اكنون نيز شادمان خواهم بود كه با خاكی كه به مردمان نعمت می‌بخشد آميخته گردم. هم‌اكنون درمی يابم که جان از پيكرم می‌گسلد ... اگر از ميان شما كسی می‌خواهد دست مرا بگيرد يا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزديك شود و هنگامی كه روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم كه پيكرم را كسی نبيند، حتی شما فرزندانم. پس از مرگ بدنم را موميای نكنيد و در طلا و زيور آلات و يا امثال آن نپوشانيد . زودتر آنرا در آغوش خاك پاك ايران قرار دهيد تا ذره ذره های بدنم خاك ايران را تشكيل دهد . چه افتخاری برای انسان بالاتراز اينكه بدنش در خاكی مثل ايران دفن شود. از همه پارسيان و هم‌ پيمانان بخواهيد تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اينكه ديگر از هيچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گويند. به واپسين پند من گوش فرا داريد. اگر می‌خواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد، به دوستان خود نيكی كنيد.



:: موضوعات مرتبط: داستان، ،
نوشته شده توسط امیر در پنج شنبه 6 بهمن 1390

آخرین نبرد



کوروش در آخرین نبرد خود به قصد سرکوب قوم ایرانی‌تبار سکا که با حمله به نواحی مرزی ایران به قتل و غارت می‌پرداختند (و بنابرروایتی ملکه‌شان به نام تهم‌رییش، از ازدواج با کوروش امتناع ورزیده بودبه سمت شمال شرقی کشور حرکت کرد میان مرز ایران و سرزمین سکاها رودخانه‌ای بود که لشگریان کورش باید از آن عبور می‌کردند. (کوروش در استوانه حقوق بشر می‌گوید: هر قومی که نخواهد من پادشاهشان باشم من مبادرت به جنگ با آنها نمیکنم.)این به معنی دمکراسی و حق انتخاب هست. پس نمی‌توان دلیل جنگ کوروش با سکا‌ها را نوعی دلیل شخصی بین ملکه و کوروش دید چون این مخالف دمکراسی کوروش هست. و اما جنگ با سکا به دلیل تعرض سکاها به ایران و غارت مال مردم بود.}. هنگامی که کورش به این رودخانه رسید، تهم‌رییش ملکه سکاها به او پیغام داد که برای جنگ دو راه پیش رو دارد. یا از رودخانه عبور کند و در سرزمین سکاها به نبرد بپردازند و یا اجازه دهند که لشگریان سکا از رود عبور کرده و در خاک ایران به جنگ بپردازند. کورش این دو پیشنهاد را با سرداران خود در میان گذاشت. بیشتر سرداران ایرانی او، جنگ در خاک ایران را برگزیدند، اما کرزوس امپراتور سابق لیدی که تا پایان عمر به عنوان یک مشاور به کورش وفادار ماند، جنگ در سرزمین سکاها را پیشنهاد کرد. استدالال او چنین بود که در صورت نبرد در خاک ایران، اگر لشگر کورش شکست بخورد تمامی سرزمین در خطر می‌افتد و اگر پیروز هم شود هیچ سرزمینی را فتح نکرد. در مقابل اگر در خاک سکاها به جنگ بپردازند، پیروزی ایرانیان با فتح این سرزمین همراه خواهد بود و شکست آنان نیز تنها یک شکست نظامی به شمار رفته و به سرزمین ایران آسیبی نمی‌رسد. کورش این استدلال را پذیرفت و از رودخانه عبور کرد. پیامد این نبرد کشته شدن کورش و شکست لشگریانش بود. تهم‌رییش سر بریده کوروش را در ظرفی پر از خون قرار داد و چنین گفت: «تو که با عمری خونخواری سیر نشده‌ای حالا آنقدر خون بنوش تا سیراب شوی» پس از این شکست، لشگریان ایران با رهبری کمبوجیه، پسر ارشد کورش به ایران بازگشتند. طبق کتاب «کوروش در عهد عتیق و قرآن مجید» نوشته دکتر فریدون بدره‌ای و از انتشارات امیر کبیر کوروش در این جنگ کشته نشده و حتی پس از این نیز با سکاها جنگیده‌است. منابع تاریخی معتبر در کتاب یادشده معرفی شده‌است.کوروش پادشاه بزرگ و انسان دوست بود


مقبره كوروش بزرگ


:: موضوعات مرتبط: داستان، ،
نوشته شده توسط امیر در پنج شنبه 6 بهمن 1390

فرزندان




پس از مرگ کورش، فرزند ارشد او کمبوجیه به سلطنت رسید. وی، هنگامی که قصد لشگرکشی به سوی مصر را داشت، از ترس توطئه، دستور قتل برادرش بردیا را صادر کرد.{ولی بنا به کتاب سرزمین جاوید از باستانی پاریزی(کمبوجیه به دلیل بی احترامی فرعون به مردم ایران وکشتن 15 ایرانی به مصر حمله کرد که بردیه که در طول جنگ در ایران به سر میبرد برای انکه با کمبوجیه که برادر دوقلوی او بود اشتباه نشود با پنهان کردن خود از مردم به وسیله نقابی از خیانت به برادرش امتناع کرد ولی گویمات مغ با کشتن بردیه و شایعه کشته شدن کمبوجیه و با پوشیدن نقاب بر مردم ایران تا مدت کوتاهی پادشاهی کرد.)} در راه بازگشت کمبوجیه از مصر، یکی از موبدان دربار به نام گئومات مغ، که شباهتی بسیار به بردیا داشت، خود را به جای بردیا قرار داده و پادشاه خواند. کمبوجیه با شنیدن این خبر در هنگام بازگشت، یک شب و به هنگام باده‌نوشی خود را با خنجر زخمی کرد که بر اثر همین زخم نیز درگذشت. کورش بجز این دو پسر، دارای سه دختر به نام‌های آتوسا و آرتیستون و مروئه بود که آتوسا بعدها با داریوش اول ازدواج کرد و مادر خشایارشا، پادشاه قدرتمند ایرانی شد.

آتوسا دختر کوروش است. داریوش بزرگ با پارمیدا و آتوسا ازدواج کرد که داریوش بزرگ از آتوسا صاحب پسری بنام خشیارشا شد.






:: موضوعات مرتبط: داستان، ،
نوشته شده توسط امیر در پنج شنبه 6 بهمن 1390

دورهٔ قدرت




بعد از آنکه کوروش شاه آنشان شد در اندیشه حمله به مادافتاد.دراین میان هارپاگ نقشی عمده بازی کرد.هارپاگ بزرگان ماد را که از نخوت و شدت عمل شاهنشاه ناراضی بودند بر ضد ایشتوویگو(آژی دهاک)شورانید و موفق شد، کوروش را وادار کند بر ضد پادشاه ماد لشکرکشی کند و او را شکست بدهد.با شکست کشور ماد به‌وسیله پارس که کشور دست نشانده و تابع آن بود، پادشاهی ۳۵ سالهایشتوویگو پادشاه ماد به انتها رسید، اما به گفته هرودوت کوروش به ایشتوویگو آسیبی وارد نیاورد و او را نزد خود نگه داشت. کوروش به این شیوه در ۵۴۶ پادشاهی ماد و ایران را به دست گرفت و خود را پادشاه ایران اعلام نمود.کوروش پس از آنکه ماد و پارس را متحد کرد و خود را شاه ماد و پارس نامید، در حالیکه بابل به او خیانت کرده بود، خردمندانه از قارون، شاه لیدی خواست تا حکومت او را به رسمیت بشناسد و در عوض کوروش نیز سلطنت او را بر لیدی قبول نماید. اما قارون (کرزوس) در کمال کم خردی به جای قبول این پیشنهاد به فکر گسترش مرزهای کشور خود افتاد و به این خاطر با شتاب سپاهیانش را از رود هالسی (قزل‌ایرماق امروزی در کشور ترکیه) که مرز کشوری وی و ماد بود گذراند و کوروش هم با دیدن این حرکت خصمانه، از همدان به سوی لیدی حرکت کرد و دژسارد که آن را تسخیر ناپذیر می‌پنداشتند، با صعود تعدادی از سربازان ایرانی از دیواره‌های آن سقوط کرد و قارون (کروزوس)، شاه لیدی به اسارت ایرانیان درآمد و کوروش مرز کشور خود را به دریای روم و همسایگی یونانیان رسانید. نکته قابل توجه رفتار کوروش پس ازشکست قارون است. کوروش، شاه شکست خورده لیدی را نکشت و تحقیر ننمود، بلکه تا پایان عمر تحت حمایت کوروش زندگی کرد و مردمسارد علی رغم آن که حدود سه ماه لشکریان کوروش را در شرایط جنگی و در حالت محاصره شهر خود معطل کرده بودند، مشمول عفو شدند.



:: موضوعات مرتبط: داستان، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.
نوشته شده توسط امیر در پنج شنبه 6 بهمن 1390

واژهٔ کوروش




نام کوروش در زبان‌های گوناگون باستانی به‌گونه‌های مختلف نگاشته شده‌است:
پارسی باستان: Kūruš
در کتیبه‌های عیلامی: Ku-rash
درکتیبه‌های بابلی: Ku-ra-ash
در زبان یونانی باستان: Κῦρος آمده‌است.
در زبان عبری: کورِش Koresh
در زبان لاتین: سیروس Cyrus؛ صورت لاتین نام کوروش به فارسی بازگشته و به عنوان نام در ایران استفاده می‌شود.

دورهٔ جوانیتبار کوروش از جانب پدرش به پارس‌ها می‌رسد که برای چند نسل بر انشان(شمال خوزستان کنونی)، در جنوب غربی ایران، حکومت کرده بودند. کوروش درباره خاندانش بر سفالینهٔ استوانه شکلی محل حکومت آن‌ها را نقش کرده‌است. بنیانگذار سلسلهٔ هخامنشی، شاه هخامنش انشان بوده که در حدود ۷۰۰ می‌زیسته‌است. پس از مرگ او، فرزندش چا ایش پیش به حکومت انشان رسید. حکومت چا ایش پیش نیز پس از مرگش توسط دو نفر از پسرانش کوروش اول شاه انشان و آریارامن شاه پارس دنبال شد. سپس، پسران هر کدام، به ترتیب کمبوجیه اول شاه انشان و آرشام شاه پارس، بعد از آن‌ها حکومت کردند. كمبوجيه اول با شاهدخت ماندانا دختر ایشتوویگو )آژی دهاک یا آستیاگ) پادشاه ماد ازدواج کرد و کوروش بزرگ نتیجه این ازدواج بود.



:: موضوعات مرتبط: داستان، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.
نوشته شده توسط امیر در پنج شنبه 6 بهمن 1390

سخنان و جملات بسیار زیبای گوته

http://s2.picofile.com/file/7176464301/goote.jpg

آنها که غائب اند ، کمال مطلوب اند و حاضرین معمولی و پیش و پا افتاده اند . گوته
.

.
اشخاص بزرگ و با همت به کوه مانند، هر چه به ایشان نزدیک شوی عظمت و ابهت آنان بر تو معلوم شود و مردم پست و دون همانند سراب مانند که چون کمی به آنان نزدیک شوی به زودی پستی و ناچیزی خود را بر تو آشکار سازند. گوته
.

.
استعداد در فضای آرام رشد میکند و شخصیت در جریان کامل زندگی . گوته
.

.
اگر به مهمانی گرگ می روید ، سگ خود را به همراه ببرید . گوته
.

.
از استثنائـات است که کسی را بـه خاطر آنچه که هست دوست بدارند . اکثر آدمها چیزی را در دیگران دوست دارند که خود به آنها امانت می دهند : خودشان را ، تفسیر و برداشت خودشان را از او … گوته
.

.
با داشتن اراده قوی مالک همه چیز هستید . گوته
.

.
پیش از آن که کاری بکنی ، باید کسی باشی . گوته
.

.


بشر، بر صفحه‌ی شطرنج ابدیت، چون پیاده‌ای در دست خدا و شیطان است. گوته



:: موضوعات مرتبط: داستان، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.
نوشته شده توسط امیر در پنج شنبه 6 بهمن 1390

جملات و سخنان قصار چارلی چاپلین به صورت پیامک های زیبا

http://s1.picofile.com/file/6240647882/charli_chaplin.jpg

اگر روزی خیانت دیدی ، بدان که قیمتت بالاست

 

.

.

 

حتی بهترین فرزندان نیز دشمن جان پدر و مادرانند

 

.

.

 

از دشمن خود یکبار بترس و  از دوست خود هزار بار

 

.

.

 

نقاش کامل آنست که از هیچ برای خود سوژه بسازد

 

.

.

 

خوشبختی  فاصله  این بدبختی  تا بدبختی دیگر است

 

.

.

 

حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است

 

.

.

 

ازدواج مثل بازار رفتن است تا پول و احتیاج و اراده نداری بازار نرو



:: موضوعات مرتبط: داستان، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.
نوشته شده توسط امیر در پنج شنبه 6 بهمن 1390

متن کامل وصیت نامه چارلی چاپلین به دخترش جرالدین

http://s2.picofile.com/file/7184469993/charli.jpg

جرالدین دخترم، از تو دورم، ولی یک لحظه تصویر تو از دیدگانم دور نمی شود. اما تو کجایی؟ در پاریس روی صحنه ی تئاتر پر شکوه شانزه لیزه… این را می دانم و چنان است که در این سکوت شبانگاهی، آهنگ قدمهایت را می شنوم. شنیده ام نقش تو در این نمایش پر شکوه، نقش آن دختر زیبای حاکمی است که اسیر خان تاتار شده است.

جرالدین، در نقش ستاره باش اما اگر فریاد تحسین آمیز تماشاگران و عطر مستی آور گلهایی که برایت فرستاده اند تو را فرصت هوشیاری داد، بنشین و نامه ام را بخوان… من پدر تو هستم. امروز نوبت توست که هنرنمایی کنی و به اوج افتخار برسی. امروز نوبت توست که صدای کف زدنهای تماشاگران تو را به آسمانها ببرد. به آسمانها برو ولی گاهی هم روی زمین بیا و زندگی مردم را تماشا کن. زندگی آنان که با شکم گرسنه، در حالی که پاهایشان از بینوایی می لرزد و هنرنمایی می کند. من خود یکی از ایشان بودم.



:: موضوعات مرتبط: داستان، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.
نوشته شده توسط امیر در پنج شنبه 6 بهمن 1390

جملات و متن های بسیار زیبا از ناپلئون بناپارت

بزرگترین خطر در زمان پیروزی رخ میدهد.ناپلئون بناپارت

.
.
.
.
فرد با اراده در پیچ و خمهای زندگی هیچگاه با نومیدی روبرو نخواهد شد.ناپلئون بناپارت

.
.
.
.
در دنیا فقط از یک چیز باید ترسید و آن خود ترس است .ناپلئون بناپارت

.
.
.
.
اولین شرط توفیق ، شهامت و بی باکی است .ناپلئون بناپارت

.
.
.
.
بزرگترین خطر در زمان پیروزی رخ میدهد.ناپلئون بناپارت



:: موضوعات مرتبط: داستان، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.
نوشته شده توسط امیر در پنج شنبه 6 بهمن 1390

جملات زیبا و ارزشمند کوروش بزرگ

جملات زیبا و ارزشمند کوروش بزرگ

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند. کوروش بزرگ

خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن. کوروش بزرگ

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید. کوروش بزرگ

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .کوروش بزرگ

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما. کوروش بزرگ

سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد .کوروش بزرگ

اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید .کوروش بزرگ

افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند. کوروش بزرگ

پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر .کوروش بزرگ

کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم .کوروش بزرگ

کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .کوروش بزرگ

انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .کوروش بزرگ

همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد.کوروش بزرگ

تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .کوروش بزرگ

دشوارترین قدم، همان قدم اول است .کوروش بزرگ

عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .کوروش بزرگ

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .کوروش بزرگ

وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید . کوروش کبیر



:: موضوعات مرتبط: داستان، ،
نوشته شده توسط امیر در پنج شنبه 6 بهمن 1390

مطالب پیشین
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by donyayemarmooz
Design By : wWw.Theme-Designer.Com