دنیای بی رحم

به وبلاگ من خوش آمدید نظر یادتون نره

:: بِـ ـهتَرینـ هـ ـا بَرایـِ هَـ مـ
:: دنیای عکس و مطالب خواندنی
:: ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان donyaye marmooz و آدرس donyayemarmooz.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 94
بازدید ماه : 94
بازدید کل : 1598
تعداد مطالب : 64
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1





کبوتر من ..

وقتی یک کبوتر با کلاغ ها معاشرت می کند، پرهایش سفید می ماند اما قلبش سیاه

می شود؛ دوست داشتن کسی که لیاقت ندارد اسراف محبت است.

کبوتر من! تو آزادی که با هر کس دوست داری معاشرت کنی. تو آزادی که به هر کجا

می خواهی پر بکشی.

کبوتر من! می دانم که شوق سر در آوردن از اسرار این جهان پهناور و مرموز در وجودت بیداد

می کند؛

 می دانم که چشم های خوشگلت از دیدن سیر نمی شود.

می دانم که اهل معاشرتی، خوش مشربی، شوخی، شیرینی و اهل گشت و گذار.

خوب خوب می شناسمت و بیشتر از آن چه فکر کنی، می فهممت.

کبوتر قشنگ من! تو آزادی هر کجا دوست داری برای خودت آشیانه بسازی؛

 تو آزادی که آشیانه ات را با هر رنگی که می پسندی، بیارایی.

تو این اختیار را داری که بخواهی یا نخواهی؛

دوست داشته باشی یا نداشته باشی؛

بمانی یا نمانی؛ بخوانی یا نخوانی اما…

کبوتر ناز من! تو می توانی خدا را بپرستی یا نپرستی؛

تو آزادی که فرشته های آسمان را به آشیانه ات راه بدهی یا ندهی.

اما کبوتر زیبای من! حواست جمع باشد که اگر با کلاغ ها معاشرت کنی قلبت سیاه می شود؛

 قلبت اگر سیاه شود معنایش این است که «مسخ» شده ای؛ یعنی این که دیگر یک کبوتر

نیستی!

 

پرواز محبت دوست داشتن



:: موضوعات مرتبط: شعر، ،
نوشته شده توسط امیر در شنبه 11 شهريور 1391

تو را دوست می‌دارم

تو را به جای همه زنانی که نشناخته‌ام دوست می‌دارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمی‌زیسته‌ام دوست می‌دارم
برای خاطر عطر گسترده بیکران و برای خاطر عطر نان گرم
برای خاطر برفی که آب می‌شود، برای خاطر نخستین گل
برای خاطر جانوران پاکی که آدمی نمی‌رماندشان
تو را برای خاطر دوست داشتن دوست می‌دارم
تو را به جای همه زنانی که دوست نمی‌دارم دوست می‌دارم.

 

جز تو، که مرا منعکس تواند کرد؟ من خود، خویشتن را بس اندک می‌بینم.
بی تو جز گستره بی کرانه نمی‌بینم میان گذشته و امروز.
از جدار آینه خویش گذشتن نتوانستم
می‌بایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم
راست از آنگونه که لغت به لغت از یادش می‌برند.

تو را دوست می‌دارم برای خاطر فرزانگیت که از آن من نیست
تو را برای خاطر سلامت
به رغم همه آن چیزها که به جز وهمی نیست دوست می‌دارم
برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمی‌دارم
تو می‌پنداری که شکی، حال آنکه به جز دلیلی نیستی
تو همان آفتاب بزرگی که در سر من بالا می‌رود
بدان هنگام که از خویشتن در اطمینانم.

اثر پل الوار و ترجمه احمد شاملو

پل الوار مدار صفر درجه دوستت دارم دوست داشتن احمد شاملو



:: موضوعات مرتبط: شعر، ،
نوشته شده توسط امیر در شنبه 11 شهريور 1391

کوروش کبیر

دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم....

 کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من

 زیباتر است و پشت سره شما ایستاده،دخترک

برگشت و دید کسی‌ نیست. کوروش گفت:اگر عاشق

 بودی پشت سرت را نگاه نمی‌کردی



:: موضوعات مرتبط: شعر، ،
نوشته شده توسط امیر در شنبه 11 شهريور 1391

مطالب پیشین
صفحه قبل 1 صفحه بعد


Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by donyayemarmooz
Design By : wWw.Theme-Designer.Com